سی و یک نما - انتخاب هوشمندانه کاراکترها در فیلم "مادر" ویژگی خاص ساخته علی حاتمی بعد از سوته دلان است. کاراکترهایی بسط داده شده از اقشار مختلف جامعه. مادر که گویی نماد "ایران" است و فرزندانش که نماد "مردم ایران".
سی و یک نما - هیچکس باورش نمیشد که این چهرهی تکیده، علی حاتمی باشد که به سختی اما پر از انرژی سر صحنهی آخرین فیلمش "تختی" می آمد. فقط وقتی حرف میزد، خودش بود؛ خودِ علی حاتمی. انگار صد سال پیر شده بود و کسی باور نمی کرد که در اولین سالهای دهه پنجم زندگی باشد. برای معالجه به انگلیس رفت اما دوام نیاورد و برگشت. دغدغهی جهان پهلوانش را داشت. سه سال میشد که همهی توانش را گذاشته بود تا این فیلم را تمام کند اما. او تمام شد و فیلم تمام نشد و ای کاش بعد از او هیچ کارگردانی سراغ این سوژه نمی رفت.
یادش گرامی که این سینمای ایران بود که برای دانستن قدر او،
همهی عمر دیر رسید.
هما گویا – مازیار پرتو یک مرد همه فن حریف در صنعت سینما بود . از کارگردانی تا تدوین و از نویسندگی تا مشاور پروژه های بزرگ و فیلم های ماندگار. اما در راس همه ی این کارها او یک تصویر بردار نابغه بود با سبکی خاص که به رنگ و نور بها می داد و پای کارهایش امضاء می گذاشت. او یکی از اولین فیلمبردارانی بود که دوربین روی دست را درگیر فیلم هایش کرد . نوئی از تصویر برداری که این روزها خیلی ار کارگردانها برای دویدن روی صحنه و فرار از دکوپاژ و میزانسن مناسب ، دست در دست تصویر بردار این سبک را ملعبه قرار داده اند.