نمایش موارد بر اساس برچسب: نقد فیلم

ناصر یاخچی بیگلو/ سی و یک نما - خیلی از ما با اشتیاق پای نمایشگرهایمان نشستیم تا با "ناگهان درخت" لحظات ناب و شاعرانه ی «در دنیای تو ساعت چند است؟» صفی یزدانیان را دوباره تجربه کنیم و سکانسهایی عالی از درهم آمیزی تصاویر،رنگ و قاب ها، دیالوگها، شاعرانگی و موسیقی ببینیم و لذت ببریم. می خواستیم دوباره مانند «فرهاد» عاشقانه و حاسدانه بخواهیم و یا مثل «گلی» در تنگنای تصمیمات گذشته و آینده مان گیر بیفتیم.

منتشرشده در سینمای ایران

ناصر یاخچی بیگلو / سی و یک نما - فیلم ایده ای کاملا تکراری دارد. زن و شوهری (با بازی های لسلی منویل_ Lesley Manville‎ و لیام نیسون Liam Neeson) که میانسالی شان را گذرانده اند، بعد از مرگ تنها دخترشان، در تنهایی خود زندگی آرامی را سپری می کنند. تا اینکه زن متوجه وجود توده ای در سینه اش می شود که با انجام آزمایشهای پزشکی مشخص می شود که مبتلا به سرطان سینه است.

منتشرشده در سینمای جهان

خسرو نقیبی* - در نخستین مواجهه، «من به پایان‌دادن این وضع فکر می‌کنم» شبیه داستانی از دیوید لینچ است که اجراش را به استنلی کوبریک سپرده باشند. بسیار به‌لحاظ بصری شبیه به «تلألو»؛ و البته ناخودآگاه یادآور «جاده‌ی مالهالند». این وسط چارلی کافمن، مؤلف شماری از مهم‌ترین فیلم‌نامه‌های دو دهه‌ی اخیر کجاست؟

منتشرشده در رسانه دیگر

ناصر یاخچی بیگلو/ سی و یک نما - «ویلارد» با بازی «بیل اسکارگارد» (Bill Skarsgard) از جنگ باز می گردد و «شارلوت» (هیلی بنت _ Haley Bennett) را به همسری می گیرد و در تپه ای نزدیک شهر «ناکم استیف» خانه ای اجاره می کنند. آنها «آروین» (پسرشان) را دارند و قرار است زندگی آرامی را سپری کنند. البته این شروع داستانهای تودرتویی است که «آنتونیو کامپوس» می خواهد برایمان بگوید. داستان آدمهایی عجیب با دیدگاه ها و کارهایی عجیبتر. داستانهایی که دایره وار در دو شهر می چرخند و به هم گره می خورند. خود فیلم نیز اذعان دارد که ارتباط این اتفاقات، پایه و اساس قصه اش هستند و این ارتباط ایجاد شده کمک می کند تا تعلیق و همزادپنداری در فیلم بیشتر شود. داستان ها از مرگ دلخراش سربازی بر روی صلیب آغاز می شود که مقابل چشمان «ویلارد» اتفاق افتاده و بعدها این اتفاق به زندگی خودش کشیده می شود و بعدها زندگی پسرش را تحت تاثیر قرار می دهد. پسری که قهرمان زندگی اش همین پدر است. بعد از آن هم مرگها و قتل ها در پی هم می آیند.

منتشرشده در سینمای جهان

سی و یک نما - فیلم «محاکمه هفت شیکاگویی» آخرین ساخته آرون سورکین است که فیلمنامه اش را هم خودش نوشته، محاکمه 7 شهروند معترض آمریکایی را به تصویر می کشد که توسط دولت مجرم شناخته شده اند.

منتشرشده در سینمای جهان

هما گویا / سی و یک نما– در فیلم های اقتباسی، معمولا کدها، بیشتر از طریق دیالوگ و کلمات به مخاطب داده می شود تا از طریق تصویر و این خصوصیت ارجحیت کلام بر قاب در این گونه فیلم هاست. در"تو باید می رفتی" هم کلید معما در لا به لای گفتگوها نهفته است. درست مثل گفتگوی پدر با دختر خردسالش است که در طول سفراز او می پرسد که آیا پس از مرگ، همه به بهشت می رویم؟ و پدر که در مدرسه ی کاتولیک ها درس خوانده، پاسخ قانع کننده ای برای این سوال ندارد.

منتشرشده در سینمای جهان

ناصر یاخچی بیگلو / سی و یک نما - سینمای هنر و تجربه که چند سالی ست در ایران پا گرفته، در کنار محسنات دیگرش، جسارتی به برخی کارگردانهای جوان داد تا برای ساخت فیلم به سراغ سوژه های خاص و حتی قالب های متفاوت در ارائه بروند. حتی گاهی آثار بسیار موفقی نیز ساخته شده که از جمله می توان به مستند «در جستجوی فریده» که نماینده اسکار ایران در سال ۲۰۲۰ بوده و کارهای متفاوت شهرام مکری اشاره کرد. علیرضا معتمدی نیز شکل و قالب متفاوتی برای ساخت اولین فیلمش انتخاب کرده که در سینماهای هنر و تجربه اکران شد و این روزها در شبکه نمایش خانگی و پلتفرم های VOD عرضه می شود. فیلمی که اولین بار در سی و ششمین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد و به شخصیت «رضا» می پردازد.

منتشرشده در سینمای ایران

ناصر یاخچی بیگلو / سی و یک نما - به «ریک» (کریس هیچن _ Kris Hitchen) که در جوانی، همه شکل کارگری انجام داده است، شغلی پیشنهاد می شود، شغل رساندن بسته های پستی به دست مردم. او تصمیم می گیرد تا یک ون بخرد و درآمد بیشتری از این شغل عایدش شود، اما سختی شغل جدید و پولی که بابت خرید ون نیاز بوده مشکلاتی را برای هریک از اعضای خانواده‌اش ایجاد می‌کند و تنش هایی میانشان در می گیرد.

منتشرشده در سینمای جهان

هما گویا / سی و یک نما – مدت هاست که بازیگر با ارزشی به نام "هدیه تهرانی" تبدیل به تیپی شده که به هیچ عنوان نمی خواهد، چه روبه روی دوربین و چه در تصاویررئال از آنچه در سال های اخیر دیده ایم و می بینیم، فاصله بگیرد. حالا چه در حال کمک های انسان دوستانه و به دور از نمایشش، چه در فیلمی چون "روزهای نارنجی" و چه حتی در سریالی تحت عنوان "هم گناه". در حقیقت مدت هاست که به نظر می رسد که این محیط و شخصیت پردازی ها هستند که باید خود را با این "تیپ" هماهنگ کنند تا هدیه تهرانی به عنوان بازیگری که قرار است کارآکتر متفاوتی را از خود ارائه دهد. به بیان بهتر، انگار که نقش با نگاه به کارآکتر او نوشته می شده و یا کارگردان از روی همین تیپ الگو بر می دارد. اما از حق هم نباید گذشت که این تیپ انقدر روی او نشسته و باورپذیر و محکم است که کم کم به آن عادت کرده ایم و از آن لذت می بریم.

منتشرشده در سینمای ایران

ناصر یاخچی بیگلو/ سی و یک نما - «شکوه» (فاطمه معتمدآریا) از فریدون (رضا بابک) طلاق گرفته و با «رضا» (سعید آقاخانی) که سابقا دوست فریدون بوده، ازدواج کرده است. اما بعد از گذشت سالها «شکوه» خبردار می شود که بچه هایش فریدون را به آسایشگاه سالمندان سپرده اند. او به همراه رضا تصمیم می گیرند که فریدون را به خانه شان بیاورند و مراقبش باشند. اما این اتفاق تغییراتی در روال عادی زندگی این سه نفر ایجاد می کند.

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه5 از12