نمایش موارد بر اساس برچسب: مراسم تدفین

سی و یک نما - در آخرین روز اردیبهشت‌ماه، پیکر رضا حداد کارگردان تئاتر که دو روز قبل براثر ایست قلبی از دنیا رفت، در میان اندوه و ماتم و اشک‌های خانواده و دوستانش در محوطه اصلی خانه هنرمندان برگزار شد.

منتشرشده در تئاتر

سی و یک نما - خاکسپاری کیومرث پوراحمد انگار فرق داشت. هم باشکوه بود و هم تفکربرانگیز. هر چه بود احترام بود و سوک اما امید بخش و قدرشناسانه. انگار آمده بودیم با هم آشتی کنیم. چه خوب که هنوز زنده‌ایم در مصیبت‌ها کنار هم.

گر چه بودند آنهایی که می‌خواستند این مراسم دلی را هم سیاسی کنند اما قصه، قصه‌ی مجید بود و غم بود و شوک و درد مشترک. اگر سیاست هم بود اما گوشه‌ای نشسته بود.

زندانیان سیاسی آزاد شده آمده بودند، مثل جعفر پناهی و محمد رسول‌اف. بازداشت شده‌های آزاد شده هم بودند مثل کتایون ریاحی. چهره‌های کم پیدا بودند مثل طنازطباطبایی و سروش صحت، اصولگرایان دو آتیشه هم بودند مثل حبیب احمد زاده. رفیق و همکارهای قدیمی بودند مثل مرضیه برومند مدیر عامل فعلی خانه سینما، احمد امینی یا همایون اسعدیان. بازیگران بودند و بازیگرانی که با قصه‌های او بیشتر شناخته شدند هم صاحب عزا بودن مثل جهانبخش سلطانی و بهزاد خداویسی. حتی محمدعلی زم هم بود. پدر روح الله زم که اعدام شد.

ممنوع‌الکارها بودند، ممنوع‌التصویرها هم بودند. ممنوع‌الخروج‌ها آمده بودند، راستی! ستاره‌ی "شب یلدا" شاهکار پوراحمد هم بود، محمدرضا فروتن را می‌گویم. آنها که درونشان از همه زیباتر است هم بودند و مهمتر از همه.....

مردم بودند و اینبار نیامده بودند تا با سلبریتی‌ها عکس بگیرند. صاحب عزا بودند در کنار خانواده‌ی پرشمار و عزادار کیومرث پوراحمد. دنبال برادر بزرگش می‌گشتم. همانکه قبل از او در کار فیلمسازی بود. ندیدمش. آنها که از اصفهان سلام بی بی را به پسرش می‌رساندند. مادر از راه دور هم فرزتدش را تنها نمی‌گذارد.

البته که مردم نمی‌توانستند چندان داخل جمع شوند و امکانش نبود.

حتی دلواپسان هم بودند...

حوصله‌تان سر نرود از بودند و بودند گفتن‌های من.

بگذارید اسامی بعضی‌ها را بگوییم تا ببینید که چه دورهمی تلخ و باشکوهی بود این وداع. شاید تلنگری که هنوز هم می‌شود از کنار هم بی‌اعتنا نگذشت. ما هنوز هم قدردانی و با هم بودن را بلدیم.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - صدای ترمز و برخورد شدید یک خودرو در چند ده متری خانه‌ی ابراهیم گلستان، اول از همه او را شوکه کرد. شاید صدای این ماشین برایش آشنا بود حتی به گاه تصادف و این مرگ را پیش از همه دیده بود.

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - آقای کاووسی گفتنت، کم از آقای کاووسی بودنش نداشت. شهر قشنگی بود "بدون شرح" حتی اگر کمربندها را نمی بستیم.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - پیکر استاد محمدرضا شجریان بعد از تغییر محل دفن در کنار بارگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شد. 

منتشرشده در گوناگون

 

سی و یک نما – برادرش در مراسم خاکسپاری می گفت:« لوون نه در کادر می گنجید و نه در واژه ها».امروز مراسم خاکسپاری اش بسیار تامل برانگیز بود. تلنگری که انگار هر چه می گذرد واژه ها را قشنگ تر کنار هم می چینیم اما خودمان چه ناکوک کنار هم چیده می شویم، وقتی چیدمان نفعی به حالمان نداشته باشد در یک مراسم خاکسپاری برای مرد چاق سینما که هرگز از کودکی دور نشد..

منتشرشده در سینمای ایران