سی و یک نما - چند سال پیش، وقتی داشتم برای محتوای کتابم، از میان بیش از صد گفتگو، انتخاب میکردم، گفتگو با "فرشید منافی" در روزنامه شرق؛ یکی از انتخابهای اصلی من بود که آن را بسیار دوست داشتم، اما ناشر عقیده داشت که امکانش نیست و مجوز کتاب را به خطر میاندازد.
تیتر گفتگو من با فرشید منافی این بود:
"جون من یه بوق بزن!"
سی و یک نما - شرایط همچنان ویژه است و ویروس کرونا هنوز در کمین ما که نوروزمان را متفاوت کرده بود و مسلما روی شب های ماه مبارک رمضان امسال نیز تاثیر خواهد گذاشت و بیشتر سفره های افطار خصوصی و در خانه پهن خواهد شد که این مجالی است تا فرصت بیشتری برای تماشای سریال های مناسبتی امسال داشته باشیم. سریال هایی که به نظر می رسد از یکی دو سال گذشته پربار تر و دیدنی تر باشند.
هما گویا / سی و یک نما – وقتی رهی و لیلی زنگ خانه ی حاجی را زدند انگار که یه چیزی سر جایش نبود.پوشش لیلی با آن چادری که سرکرده بود با ناخن های لاک زده اش همخوانی نداشت. وقتی هم که حاجی در را باز کرد، انگار نه انگار یک زن شوهردار با حجب و حیا برای اولین بار است که رفیق قدیمی شوهرش را می بیند. کلامش جور دیگری بود.
سی و یک نما - ساعتی پیش در تالار وحدت هنرمندی تشییع شد که در سال های آخر عمر، سال هایی که رنج و درد بیماری از یک سو و جنجال هایی که دلش را به درد می آورد از سوی دیگر بسیار آزارش داد اما در این چند روز عکسش سرآمد هر عکسی در فضای مجازی شد که ما را هر چه کنند، رفتگان را از ماندگان بیشتر ارج می دهیم و احترام می گذاریم. در ادامه به همت زهرا اروجلو در مراسم تشییع پیکر زنده یاد جمشید مشایخی همراه سی و یک نما باشید.
سی و یک نما/ تصویربرداری سریال «بهترین سالهای زندگی ما» همچنان در شمال ایران و لوکیشنهای مختلف ادامه دارد.
به گزارش روابط عمومی پروژه، تصویربرداری سریال «بهترین سالهای زندگی ما» در حالی در شمال ایران پیگیری می شود که اغلب بازیگران فصل نخست آن جلوی دوربین رفته اند.
سی و یک نما_ فیلمبرداری فیلم سینمایی «زهرمار» به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی و کارگردانی جواد رضویان به نیمه رسید.
سی و یک نما -تلویزیون در اولین هفته مرداد ماه فیلم های سینمایی را برای آخر هفته درنظر گرفته که جدول پخش آنها به نقل از روابط عمومی سازمان به شرح زیر است:
هما گویا (سی و یک نما)- چهارشنبه اما نه 19 اردیبهشت در آخرین سانس نمایش فیلم، به سالن "متروپل" مجتمع سینمائی کورش آمده ام. بیشتر صندلی های سالن پرشده و در این وانفسای گیشه سینماها جای خوشحالی دارد. دوست ندارم تقویم را ورق بزنم. دوست ندارم فکر کنم که جلیلوند با چه نگاهی این تاریخ و این عنوان را انتخاب کرده است. آمده ام که یک فیلم را ببینم که شنیده ام به دیدنش می ارزد. بیشتر صندلی های سالن پر است و در این وانفسای گیشه سینماها و دادن آمارهای غلط، استقبال از فیلمی که یکی از اصلی ترین ارکان جلب مخاطب عام یعنی سرگرمی و تفریح را ندارد برایم خوشحال کننده است. فیلمی که اشکت را در نمی آورد اما فکرت را به شدت مشغول می کند و رگ غیرتت را به جوش می آورد.خوشحالم چرا که بعد از مدت ها فیلمی می بینیم که ذهنم را به عنوان یک انسان درگیر می کند. فیلمی که قصه گو نیست اما روایت می کند ، پیچیده نیست اما به پیچیده ترین شکل تو را به چالش می کشد، روایتش خطی نیست اما از این شاخه به آن شاخه نمی پرد، شروع و پایان دارد و با صفت جعلی "پایان باز" قیچی نمی شود.