سی و یک نما – فیلم هایی هستند که بعد از دیدن شان، تا مدتها ذهن درگیر داستان و اتفاقات فیلم می شود. حتما شما نیز این فیلم ها را تجربه کرده اید. برخی از این فیلم ها را باید بیش از یک بار دید، دربارهاش بحث کرد و تحلیلهای عمیقی درباره آنها خواند. در این مطلب سعی کرده ایم فهرستی از این دست فیلم ها تهیه کنیم که تا مدت ها ذهن را به خود درگیر میکنند.
سی و یک نما - پانتهآ بهرام فیلم سینمایی «شکارچی گوزن» ساخته مایکل چیمینو با بازی رابرت دنیرو، مریل استریپ و کریستوفر واکن را برای نابینایان توضیحدار کرد.
سی و یک نما - بسیاری از نویسندگان توسط طرفداران خودشان ستایش می شوند - پل توماس اندرسون، برادران کوئن، آلتمن، کوبریک، اسکورسیزی... این فهرست را همچنان می توان ادامه دارد. بزرگترین فضیلت این استادان سینما این است که آنها به هیچ سبکی وابسته نیستند بلکه به عظمت خودشان وابسته هستند. وس اندرسون نیز مردی با ویژگیهای بسیار است، اما نه خاص. به یک معنا، تماشای یکی از فیلم های او مانند سفارش غذای مورد علاقه تان در یک رستوران است. شما با دیدن هر اثری از او در اعماق وجودتان، تصور میکنید باید چیزهای بهتری در منو وجود داشت، اما حداقل میدانید که چه چیزی را انتخاب کرده اید و از انتخاب خودتان نیز پشیمان نخواهید شد.
سی و یک نما – کایه دو سینما هرگز به فکر جمعی و یا تفکر جمعی اهمیت نداده و همواره در دنیای پرشور سینمای خودش زندگی کرده است. سالی که گذشت برای قدیمی ترین و معتبرترین مجله سینمایی جهان، سالی سخت، اما جوان بود. درست با شروع کرونا، در ماه مارس، تیم نویسندگی این مجله معتبر به دلیل مالکیت جدید کنار رفت و تیم جدید تغییرات را به دست گرفت و تا به حال به خوبی مدیریت کرده است.
سی و یک نما – فیلمها میتوانند باعث تغییر شوند. وقتی به روزهای اولیه سینما نگاه میکنیم، رویاپردازان پشت دوربین و ماشین تحریر از این رسانه برای انتقال پیامهای موضوعی خود با روشهای جذاب استفاده میکردند. معمولا حکایتها و مثلها میتوانند قانعکنندهترین استدلالها باشند. اما زمانی فاجعهآمیز میشود که فیلمسازان به صورت ناشیانه دیدگاههای خود را درباره سیاست، جامعه و هر چیزی در بوق و کرنا میکنند.
فیلمهای سنگینی که ظرافتی ندارند، معمولا تجارب خشمآمیز و تحقیرآمیزی با خود به همراه دارند که باعث میشود بسیاری از مردم درباره پرمدعا بودن اثر هنری ناله کنند. گاهی اوقات، فیلمها نکات بسیار مشروعی برای بیان دارند، اما گستاخی آنها میتواند به قدری کر کننده باشد که تماشاگران را در برابر همان ایدئولوژیای که به دنبال آن هستند به شورش و شکایت از فیلم برانگیزد.
سی و یک نما - در اواسط دهه 90، پسری نابغه وارد سینمای آمریکا شد. منتقدان و طرفداران مدتها تلاش کرده اند تا او را طبقه بندی کنند و بر روی آثار او برچسب بزنند، اما او به عنوان فیلمساز نشان داد که نباید به هیچ ژانری محدود شود. پل توماس اندرسون به معنای واقعی کلمه نویسنده است. نابغه ای تمام عیار که فیلمنامه های خود را می نویسد، و حتی مدیر فیلمبرداری فیلم هایش می شود و با تسلط فیلمسازی می کند.
سی و یک نما – در شرایطی که شیوع کرونای دلتا سرنوشت هنر هفتم را تحتالشعاع قرار داده است، هالیوود خود را برای اکران فهرستی از فیلمهای گیشهپسند و تجاری در ژانرهای مختلف آماده میکند.
سی و یک نما – رابرت ردفورد در طول تمامی سال هایی که به عنوان بازیگر هنرنمایی کرده است همواره توانسته تماشاگران را با بازی خیره کننده خود مسحور نماید. رابرت ردفورد، موسس و پایه گذار فستیوال فیلم ساندنس، زاده لس آنجلس و بزرگ شده سنتا مونیکاست. او اکنون در پارک سیتی، یوتا زندگی می کند. ردفورد در اوج شهرت، در فیلم های موفقی حضور یافت و آنها را کارگردانی کرد، حتی به خاطر موفقیت خود جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
سی و یک نما - وقتی از چیزی فاصله می گیریم، آن را بهتر به دید می آوریم. اکنون بعد از بیست سال باید اعتراف کنیم که وقتی به سینمای الخاندرو آمنابار نگاه می کنیم، باز فیلم «دیگران» اثری است که بهترین وجه سینمای او را آشکار می کند و در این زمان نیز دیدنی و تاثیرگذار است.
سی و یک نما – ممکن است به نظر برسد که فیلم مدیومی است که کارش ستایش از رسانه است. مستندسازان کارشان کم و بیش شبیه روزنامه نگاران است، پس کاملا منطقی است که بسیاری از فیلم ها به کسانی که اخبار و سرگرمی برای مردم می سازند، اختصاص داشته باشد. اما با کمی دقت در فیلم ها و ارتباط آنها با رسانه ها متوجه می شویم که اتفاقا فیلم های تلفیقی در این زمینه چقدر جذاب هستند.
بهترین فیلمهای رسانه نه تنها از نظر فرم و موضوع، بلکه از نظر کسانی که در روزنامه ها و تلویزیون کار می کنند، تفاوت های زیادی دارند. ما در اینجا سعی کرده ایم بهترین فیلم های درباره رسانه را معرفی کنیم.