سی و یک نما – در حالی که فقط چند روز به شروع ماه رمضان باقی است عوامل سریال های مناسبتی این ماه همچنان در حال آماده سازی و یا تصویر برداری پروژه های خود هستند. از آنجایی که پخش یکی از این سریال ها یک سال به تعویق افتاده ، بار دیگر شاهد آن خواهیم بود که یک بازیگر را در دو کارآکتر و در یک شب روی آنتن ببینیم که اتفاق مناسبی نیست اما امیدواریم بازی برزو ارجمند با تفاوتی که در این دو نقش وجود دارد به خوبی باورپذیر باشد.
شبکه اول سیما : سر دلبران به کارگردانی محمد حسین لطیفی
سریال "سر دلبران" ساخته محمدحسین لطیفی از تولیدات سازمان هنری اوج که انتخاب شبکه یک سیما در ماه رمضان سال گذشته بود و این اتفاق نیفتاد ، گزینه امسال شبکه یک برای شبهای ماه مبارک است. این مجموعه به طور کامل در شهر یزد جلوی دوربین رفته است. لطیفی یکی از ماندگارترین سریال های ماه رمضان را که "صاحبدلان" است در کارنامه دارد و باید دید که این بار هم با سر دلبران مخاطب را تا چه اندازه راضی خواهد کرد. در "سر دلبران" که داستان آن توسط حسین حسنی به رشته تحریر درآمده، برزو ارجمند، محمد کاسبی، فرهاد قائمیان، اسماعیل محرابی، برزو ارجمند، متین السادات ستوده، جعفر دهقان، کامران تفتی، جهانبخش سلطانی، شهین تسلیمی، شهرام عبدلی، رابعه مدنی، بهاره افشار، رضا توکلی، محمد الهی، مختار سائقی، افسانه کمالی، فاطمه شکری، نصرت میر عظیمی، حسام حسنی و... دیگر بازیگران این سریال هستند.
این سریال هر شب ساعت 22و15 دقیقه روی آنتن می رود.
شبکه دوم سیما : «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی
سریال "پدر" ساخته بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی حامد عنقا است که برای شبکه دو سیما آماده و پخش می شود. تا کنون بیش از دو سوم از تصویربرداری سریال "پدر" انجام شده است و به نظر میرسد تصویر برداری آن در ماه رمضان و به صورت موازی ادامه داشته باشد.
توفیقی سال گذشته سریال "زیر پای مادر" را برای این ایام روی آنتن برد و حالا این بار سریالی با محوریت پدر را ساخته است. در خلاصه داستان سریال"پدر" آمده است: "حامد پسر جوانی است که طی یک ماجرا درگیر داستانی عشقی میشود. او به خاطر اعتقاداتش و پدری که برایش الگویی تمام عیار است، ناچار سر یک دو راهی قرار میگیرد که باید دست به انتخابی سرنوشت ساز بزند…
بازیگران این سریال مهدی سلطانی سروستانی ، لعیا زنگنه، سینا بهراد، مسعود فروتن، نیما رئیسی، مجید مشیری و اکبر رحمتی هستند. این سریال قرار است هر شب ساعت 21:30 دقیقه از شبکه دو سیما به روی آنتن برود.
شبکه سه سیما : رهایم نکن به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور
سریال"رهایم نکن" با نام قبلی "دستت را به من بده" به کارگردانی محمدمهدی عسگر پور در شبهای ماه مبارک رمضان پس از اذان مغرب از شبکه سه سیما به روی آنتن میرود. "رهایم نکن" مجموعه تلویزیونی است که در 37 قسمت نوشته شده است اما 32 قسمت از آن روی آنتن میرود.
در این مجموعه امین تارخ، فریبا متخصص، محمدرضا هدایتی، مریم بوبانی، مارال فرجاد، نیما شعباننژاد، دنیا مدنی، بابک بهشاد، علی استادی، معصومه قاسمیپور، شیرین آقاکاشی، رحمان باقریان، کاظم هژیر آزاد، حسین ملکی و ... به ایفای نقش میپردازند.
در خلاصه داستان "رهایم نکن" آمده است: رسول تولایی به عنوان بزرگتر، محبوب و مورد اعتماد چند خانواده است. این اعتماد به واسطه بازخوانی گذشته خدشه دار می شود؛ خانواده هایی که هر کدام با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند و در پی یافتن مقصر اصلی هستند.
شبکه پنج : سریال« بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری
شبکه پنج سیما نیز سریال "بچه مهندس" ساخته سجاد ابوالحسنی را برای ایام ماه مبارک رمضان در نظر گرفته است..
"بچه مهندس" یک سریال 60 قسمتی است که در سه فاز به نویسندگی سجاد ابوالحسنی، تهیهکنندگی سعید سعدی و کارگردانی علی غفاری برای شبکه پنج سیما ساخته میشود. این سریال از ماه مبارک رمضان آغاز و پخش آن بعد از ماه رمضان نیز ادامه پیدا خواهد کرد. قصه این سریال، در تاریخ معاصر و در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی مطرح میشود و زندگی پسری را تصویر میکند که در کودکی رها شده و در پرورشگاه بزرگ میشود و …
بهناز جعفری، محمد کاسبی، ساناز سعیدی، بهاره رهنما، برزو ارجمند، اندیشه فولادوند، مریم خدارحمی، نفیسه روشن، سوگل طهماسبی، عباس جمشیدی فر، سلمان فرخنده، فرزین محدث، سیاوش چراغی پور، حمید شریف زاده، هاله گرجی، افشین نخعی، افشین سنگ چاپ، مهرناز بیات، بهرام سروری نژاد، ساعد هدایتی، فرخنده فرمانی زاده، فرج الله گل سفیدی، شیدا یوسفی، سمانه حبیب پور، علی برقی، یوناتدین، نیوشا علیپور و آریا نرج آبادی در این سریال ایفای نقش کردهاند.
مستند «عشقی به رنگ رنگ» به تهیهکنندگی و کارگردانی رضا رشیدیان یکشنبه 23 اردیبهشت ساعت 21:30 در قالب برنامه «جستار» از شبکه مستند سیما ارائه خواهد شد.
به گزارش سی و یک نما به نقل از روابط عمومی شبکه مستند، رضا رشیدیان درباره این مستند گفت: در هر جامعه نیروهای بالقوه
فراوانی وجود دارد که بهکارگیری و استفاده صحیح و به هنگام از آنها موجب رشد و تعالی جامعه و بیتوجهی به آنها سبب بروز
ناهنجاری و کجرویهای متعدد خواهد شد؛ مستند «عشقی به رنگ رنگ» نگاهی آسیبشناسانه به یکی از همین پدیدههای اجتماعی
در قالب هواداری از یکی از تیمهای محبوب فوتبال دارد.
وی افزود: در این فیلم شاهد آن خواهیم بود که چگونه تماشای یک مسابقه فوتبال از یک تفریح ساده به یک عصیان و ناهنجاری تبدیل
میشود.
تهیهکننده مجموعه مستندهای اجتماعی «جستار» گفت: این روایت تمثیلی از جریانهای اجتماعی است اینکه افراد را یک عنصر عادی
جامعه به هواداری متعصب و درنهایت موجودی افسارگسیخته بدل میکند.
«عشقی به رنگ رنگ» را رضا رشیدیان تهیهکرده و از دیگر عوامل آن میتوان به نویسنده: سعید ملیح، پژوهشگر: محمد فتحی نیا،
تدوین: محمد تیموری و احمد وفایی، گفتار متن: مهران دوستی و میثم نیکنام، تصویربرداران: محمود مروتی، علی مداحی، عباس
صاحب، رضا حسین زاده و صدابرداران: شهاب رضایی و منصور شهباز زاده اشاره کرد.
سی و یک نما – پس از انتشار ویدئوو یادداشتی در فضای مجازی از طرف خانواده "حلما" کودک مبتلا به SMAو رسانه ای شدن این ادعا که محسن افشانی به نام کمک به این کودک بیمار که نیاز به گران قیمت ترین داروی قرن را دارد، مبلغ سه میلیارد تومان را در حساب شخصی خود نگه داشته که فقط سود بانکی آن میلیون ها تومان است . محسن افشانی نیز با انتشار ویدئویی از خود دفاع کرده که به نظر قانع کننده نمی آید چرا که وی می توانست این مبلغ را به مراجع مرتبط انتقال دهد حتی اگر صلاح نمی دانست به حساب شخصی این خانواده واریز شود.
در حالی که خانواده حلما اعلام کرده اند که صبح شنبه (امروز) برای شکایت از محسن افشانی (بازیگر) به دادسرا مراجعه می کنند ، محسن افشانی می گوید که علت اینکه پول را در حساب خود نگه داشته این است که اگر عاقبت حلما نیز مثل علی و رادین به مرگ منتهی شد، سرنوشت این پول ها چه خواهد بود و خانواده این کودک چطور می توانند از آن برای کمک به بیماران دیگر استفاده کنند؟ وی در این مین پول های واریز شده به دو کودک دیگری که به این بیماری مبتلا بودند و جان خود را از دست دادن را نیز زیر سوال برده است که در پاسخ به این ادعا خانواده حلما ضمن اینکه اعلام کردند عضو انجمنی هستند که خانواده رادین و علی هم از طریق همین کمپین پول های جمع آوری شده را بعد از فوت کودکشان برای کمک به بیمارانی از این نوع و پر هزینه اختصاص داده اند ، از حس ناامیدی و امکان مرگ حلما که محسن افشانی به آن اشاره کرده نیز دلگیر و مکدر شده اند. حال باید دید با پیگیری ها ، این پرونده به کجا منتهی خواهد شد.
گفتنی است که پیش از این دکتر هاشمی وزیر بهداشت و درمان در مورد داروی این بیماری اعلام کرده بود که دار"اسپینرازا "(گرانترین داروی قرن) به قدری گران است که دولت و وزارت بهداشت توان مالی تامین آن را ندارد.
به گفته دکتر عباس صادقی فوق تخصص بیماری های مغز و اعصاب ، بیماری اس ام ای به لاتین sma مخفف spinal muscular atrophy میباشد که آن را با نامهای بیماری آتروفی عضلانی نخاعی و وردینگ هافمن نیز میشناسیم. این بیماری یک بیماری ژنتیکی بوده و به صورت عصبی-نخاعی پیشرونده میباشد که با گذشت زمان شدت بیماری نیز افزایش مییابد. بروز این بیماری در دختران و پسران یکسان بوده و به صورت اتوزومی نهفته به ارث میرسد.
از آنجایی که سلولهای عصبی موجود در قاعده مغز و شاخ جلویی نخاع در ایجاد حرکات بدن نقش اصلی را دارند، این سلولها به تدریج از بین رفته که در نهایت منجر به بروز بیماری اس ام ای(SMA) میشوند.
این بیماری یکی از انواع بیماری دیستروفی میباشد و از آنجایی که به صورت ژنتیکی رخ میدهد و در خانوادههایی که نسبت فامیلی دارند بیشتر اتفاق میافتد، ژن sma دچار تغییراتی در ساختار ژنتیکی شده و در نهایت منجر به انواع مختلفی از این بیماری که در پنج نوع مختلف میباشد خواهد شد. شروع این بیماری ممکن است تا در دوران جنینی و یا بزرگسالی رخ دهد که در هر صورت به دلیل پیشرونده بودن با گذشت زمان شدت تاثیر بیماری بر روی افراد بیشتر خواهد شد.این بیماران به دلیل اینکه سینه آنها به صورت مقعر میباشد و گویی که فرو رفته است هنگام تنفس بیشتر از عضلات شکمی استفاده میکنند. که همین موضوع باعث عدم رشد مناسب ریهها شده به طوری که با گذشت زمان در سرفه کردن نیز دچار مشکل میشوند. به همین دلیل در هنگام خواب شبانه مقداری اکسیژن و دیاکسید کربن در ریه این بیماران باقی میماند که گاها برای انها مشکل تنفسی ایجاد میکند، گویی که یک حالت شبه خفگی برایشان ایجاد میگردد.
در حال حاضر تنها داروی موجود برای درمان بیماری اس ام ای داروی اسپینرازا میباشد که توسط شرکت بایوژن ساخته شده و بعد از تایید از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA) به صورت تجاری عرضه شده است. این دارو به صورت آمپولی در کانال نخاعی بیمار تزریق شده و روند تزریق داروی اسپینازا نیز به شکل زیر میباشد.فیمت این دارو در طول درمان 750 هزار دولار است.
گفتنی است طبق آمار 200 کودک در ایران به این بیماری مبتلا هستند.
سمیه مصطفایی ( سی و یک نما ) - نام پاوو پاولیکوفسکی (Pawel Pawlikowski) با فیلم آیدا (Ida) در سال 2013 ابتدا در جشنواره کن و سپس در جشنواره اسکار بر سر زبانها افتاد. پرداخت استیلیزه و بی تأکید این کارگردان از موضوعی عمیق و فلسفی بسیاری از نگاه ها را بسوی او جلب کرد. به اذعان بسیاری از منتقدان پاولیکوفسکی با درام قدرتمند جنگ سرد (Cold War) بازگشت درخشانی داشته است
. جنگ سرد با وجود شباهتهای فرمی و تکنیکی، از جمله سیاه و سفید بودن فیلم، از نظر مضمونی فیلمی کاملا متفاوت از ساخته تحسین شده پیشین این کارگردان شصت ساله است. ساخت این فیلم پشتوانه تحقیقاتی ده ساله دارد و ملهم از زندگی والدین پاولیکوفسکی است؛ او حتی از نام های کوچک پدر و مادر خود برای کاراکترهای اصلی فیلم بهره برده است: ویکتور و زولا. او درباره دلیل انتخاب این موضوع چنین می گوید: "رابطه عاشقانه پدر و مادرم در ورشو و لندن بسیار پیچیده بود. ازدواج، خیانت، طلاق، ازدواج مجدد و طلاق مجدد. و آنها پیش از ویران شدن دیوار برلین از دنیا رفتند. آنها هر دو به یه اندازه قدرتمند بودند و به یکدیگر وابسته بودند اما تحمل یکدیگر را نداشتند. نکته مشترک بین آن دو عشق و ناتوانی در کنار هم ماندن بود. من می توانستم این فیلم را زمانی که آنها زنده بودند بسازند اما من خودم را بیش از حد سانسور کردم. زمانی که این داستان را چند سال پیش برای آلفونسو کوارون (Alfonso Cuarón) تعریف کردم او به من گفت این داستان خوبی است، باید آن را بسازی."
جنگ سرد در فاصله سالهای ملتهب 1949 و 1964 عمدتا در ورشو، پاریس و مناطق روستانی لهستان روایت می شود. نقطه قوت فیلم پیوند دادن رابطه عاشقانهویکتور و زولا به دغدغه های جهانشمول تری همچون تاثیرات عشق بر زندگی آدمی و هزینه های سنگین زندگی در تبعید است. پاولیکوفسکی گروه موسیقی فولکلور Mazowsze ، که دوره کمونیسم طرفداران بسیاری داشت، را به عنوان نقطه شروع درام خود انتخاب کرده است. ویکتور (Tomasz Kot) در فیلم به عنوان یکی از موسسان این گروه و زولا (Joanna Kulig) به عنوان خواننده ای مستعد معرفی می شوند.
پاولیکوفسکی در خصوص انتخاب سیاه و سفید بودن این فیلم چنین می گوید: "ابتدا تصمیم داشتم فیلم رنگی باشد، بدلیل طبیعت رنگهای زنده این گروه فولکور، اما نتوانستم رنگی متناسب را پیدا کنم. رنگهای اشباع شده آمریکایی برای روح این عصر انتخاب نامناسبی بود. من حتی برای مدتی فکر کردم از رنگهای قرمز و سبز محو تکنی کالر روسی استفاده کنم اما بیش از حد تصنعی بنظر می رسید. صادقانه ترین روش همان انتخاب سیاه و سفید بود، اما سیاه و سفیدی که از سیاه و سفید فیلم ایدا دراماتیک تر و پر کنتراست تر بود."
پاولیکوفسکی با وجود تحریم فیلم ایدا همچنان در لهستان باقی ماند و به گفته خودش قصد ندارد به این زودی ها کشورش را ترک کند. او در خصوص این تصمیش چنین می گوید: "لهستان الان جای وحشتناکی است. ایدا تحریم شد اما هنوز دلایل بسیاری برای ماندن در آن کشور هست. نبرد هنوز تمام نشده است. لهستان بسیار پر هرج و مرج تر و ناسازگارتر از پیش شده است و مقاومت از همه انواع آن در جریان است. فیلم ساختن در چنین جایی بسیار مهم است چرا که می توان نشان داد تا چه اندازه روح بشر پیچیده است."
منبع: Los Angeles Times
نامه کانون کارگردانان سینمای ایران به رئیس سازمان سینمایی برای ادغام دو جشنواره
کانون کارگردانان سینمای ایران طی نامهای به رئیس سازمان سینمایی خواستار بازگشت بخش بین المللی به جشنواره فیلم فجر و ادغام این دو جشنواره همچون گذشته شد.
گزارش سی و یک نما: به نقل از روابط عمومی کانون کارگردانان سینمای ایران، متن نامه شورای مرکزی کانون کارگردانان سینما خطاب به رئیس سازمان سینمایی به این شرح است:
همانطور که می دانید زمانی که جشنواره بینالمللی فیلم فجر در کنار جشنواره ملی شکل گرفت، هدفش جذب مخاطبهای غیر ایرانی برای معرفی بیشتر و بهتر سینمای نوین ایران به جهان بود. و همچنین این جشنواره توانست با نمایش آثار مطرح سینمای جهان طیف وسیعی از دانشجوها و تماشاگرها حرفهای سینما را به خود جذب کند. صفهای طولا نی که برای دیدن فیلمهای خارجی در سرمای بهمن هر سال مقابل سینما عصر جدید تشکیل میشد، همچنان در تاریخ این جشنواره و اذهان دوستداران سینما زنده است.
اما با گذشت 4 دوره از جدایی بخش بینالمللی از بخش ملی جشنواره فیلم فجر، حالا با قاطعیت میتوان گفت جشنواره جهانی فجر نتوانسته نقش هنری و تاریخی خود را برای معرفی و یا ارتقاء جایگاه سینمای ایران در سطح جهانی به خوبی ایفا کند و تأثیر خروجی آن بر جریان تولید و پخش و نمایش آثار سینمای ایران چندان محسوس نیست.
بدون تردید و به شهادت علاقهمندان سینمای ایران، جشنواره بین المللی فیلم فجر با تمام کاستیهایش مؤثرتر از جشنواره مستقل جهانی فجر فعلی عمل میکرد، چون در روال گذشته نگاه جامعی حاکم بود که تمامی فیلمهای خوب سینمای ایران را برای مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی به نمایش میگذاشت؛ اما به نظر میرسد جشنواره جهانی فعلی در راستای تفکری است که قصد دارد بازار جهانی تنها با بخشی خاص و محدود از سینمای ایران مرتبط باشد و به هر دلیل مثبت و یا منفی، این بازار وسیع با کلیت سینمای ایران روبرو نشود.
بی شک این قطع ارتباط سینمای ایران با بازار جهانی در دراز مدت موجب منزوی شدن سینمای ایران در عرصه جهانی خواهد شد. از طرف دیگر بازار جهانی فعلی بیشتر به محلی برای حضور میهمانان داخلی تبدیل شده تا میهمانان خارجی و مفهوم اصلی بازار فیلم از دست رفته است.
با توجه به نکات ذکر شده و با توجه به نارساییهای دیگری که در اداره این جشنواره دیده میشود و همچنین تقارن زمانی آن با جشنوارههای جهانی و معتبر دیگر، که بر جشنواره ما سایه افکنده، کانون کارگردانان سینمای ایران از جنابعالی به عنوان ریاست سازمان سینمائی تقاضا دارد شرایط را برای بازگشت بخش بین المللی به جشنواره فیلم فجر امسال مهیا کنید.
از آن جائی که جشنواره فیلم فجر جشنوارهای دولتی و شناخته شده است و امسال هم در چهلمین سال پیروزی انقلاب هستیم، شایسته است بخش بینالمللی این جشنواره فعالتر از گذشته بکوشد تا مهمانان خارجی شایسته و مؤثر دعوت شده از جشنوارهها و بازارهای معتبر جهانی، بتوانند شاهد نمایش همه فیلمهای تولیدی یکسال اخیر سینمای ایران باشند، که با توجه به زمان مناسب برگزاری این جشنواره در بهمن تاثیر بسیار بیشتری در اعتلای بین المللی سینمای ایران خواهد داشت.
مدیر کل دفتر موسیقی ارشاد : ریچارد کلایدر من هیچ وابستگی به رژیم صهیونیستی ندارد
ریچارد کلایدرمن با آن انگشتان جادویی و نوای سحرآمیزی که از لا به لای کلاویه ها مهمانمان می کند ، خاطرات سه نسل است که درزمانی می توانستند بی دغدغه کاست های او را در ایران تهیه کنند و گوش دهند که چون کلامش در نوایش نهفته بود ، منع قانونی نداشت و حیف است اگر این فرصت خاطره بازی و لذت از شنیدن و حضور در کنسرت وی در ایران را به راحتی از دست بدهیم.
به گزارش سی و یک نما، در پی پخش خبری مبنی بر حضور ریچارد کلایدرمن نوازنده سرشناس فرانسوی در ایران و انتشار گزارشی با این مضمون که این نوازنده پیش از این در سرزمین های اشغالی نیز کنسرت داشته است، علی ترابی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توضیحاتی را ارایه داد.
علی ترابی در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: درباره حضور ریچارد کلایدرمن در ایران حاشیه سازی هایی شده که لازم است در اینجا توضیحاتی را ارایه دهم. روال ما در صدور مجوز چه در بخش کنسرت های داخلی و چه در بخش کنسرت های خارجی یک روند مشخص را طی می کند.
وی افزود: در بحث محتوایی و موسیقایی، اگر آثار باکلام باشد ما روی کلام حساسیت خواهیم داشت و در بخش موسیقی بی کلام نیز شورای تخصصی درباره محتوا اظهارنظر خواهد کرد، ولی در حوزه صلاحیت های فردی ما نمی توانیم اظهارنظری داشته باشیم و باید از مراجع ذی صلاح استعلامات لازم را دریافت کنیم. اصلا قانون هم به ما اجازه نمی دهد که ما در مورد هویت و سابقه فردی ورود پیدا کنیم.
مدیر کل دفتر موسیقی درباره ریچارد کلایدرمن و حضورش در ایران توضیح داد: باید تاکید کنم که ما از مراجع ذی صلاح استعلام گرفتیم که نتیجه استعلامات مثبت بود. درباره مباحثی که آقای کلایدرمن با رژیم صهیونیستی همکاری هایی داشته هم باید توضیح بدهم که مدیر برنامه وی اطلاعیه ای صادر کرده و گفته که هیچ مناسبت خاصی با رژیم صهیونیستی ندارند.
ترابی بر اساس مطالب ارایه شده از سوی مدیر برنامه های کلایدرمن بیان کرد: از سوی آنها اعلام شده که کلایدرمن در ۱۶۵ کشور دنیا اجرا داشته و این بار هم با علاقه مندی کامل به ایران سفر می کند. به گفته مدیر برنامه های کلایدرمن، وی هیچ برنامه اختصاصی را با رژیم صهیونیستی انجام نداده است.
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: اخیرا نیز مدیر برنامه های کلایدرمن به دفتر من در تهران آمد و ما نسبت به ابهاماتی که پیرامون قرارداد این نوازنده با شرکت مورد نظر داشتیم توضیحاتی را خواستار شدیم که او نیز توضیح داد «آقای کلایدرمن به هیچ عنوان هیچ گونه ارتباطی با کشوری که با ایران دشمنی داشته باشد نداریم و معمول هم این است که وقتی به جایی برای اجرای برنامه سفر می کند سرود یا قطعه ای از میزبان را برای مخاطبان آن کشور اجرا می کند»؛ موضوعی که در بین همه نوازنده های بین المللی امر متداولی است. بنابراین از این نظر فکر می کنم این اطلاعات درست نیست که او برای رژیم صهیونیستی کار خاصی را تولید کرده است.
ترابی درباره لغو کنسرت کیتارو نیز عنوان کرد: تمامی مباحث مربوط به دریافت مجوز کنسرت کیتارو طبق روندی که در ابتدای صحبت هایم به آن اشاره کردم، طی شد. البته بعد از اینکه مجوز کنسرت صادر شد، خودِ گروه با توجه به فرصت اندکی که برای بلیت فروشی داشتند و همچنین تاخیر در صدور ویزا به این جمع بندی رسیدند که کنسرت به وقت دیگری موکول شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا خارج شدن آمریکا از برجام تاثیری در لغو کنسرت کیتارو داشته یا خیر، گفت: من در این مورد بی اطلاع هستم. اینکه گروه تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفته یا خیر را نمی دانم، اما لازم است تاکید کنم از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد اشکالی برای برگزاری کنسرت گرفته نشد و ما هر همکاری در این زمینه باید انجام می گرفت، انجام دادیم.
هما گویا (سی و یک نما) سومین روز از هفتاد و یکمین دوره فستیوال کن آغاز شده است. در دوران پر التهاب برای ایران زخم خورده از مردی که از سیاست چیزی نمی داند و مصداق آن مثال معروف است که می گوید: "دیوانه ای ، سنگی به چاه می اندازد که هیچ عاقلی نمی تواند بیرون بیاورد" .
ترامپ یک آرتیست است. آرتیستی ناشی که استعدادی در بازی ندارد و به همین دلیل برای دیده شدن شکلک در می آورد.او ثبات شخصیت ندارد و از جانب عربستانی ساپورت می شود که برای وجهه سیاسی خود، این روزها حقوق شهروندی به مردم و بخصوص زن ها می دهد که در تاریخ کشورش بی سابقه بوده است.
اما ما چه می کنیم؟ در حساس ترین زمان بعد از دوره چنگ تحمیلی. حالا هر اتفاق کوچکی پس از خروج آمریکا از برجام می تواند برای این بدمن صحنه سیاسی دنیا دست آویزی شود تا از عمل خلاف تعهدات بشری و جهانی اش دفاع کند.
سال ها پیش از این مقاله ای در روزنامه مردم سالاری نوشته بودم با تیتر "سینما یک فیلم بلند سیاسی است" و تاریخچه ای از اتفاق های حتی کوچک سینمایی که تاثیر بزرگی در نگاه سیاسی جهان داشته است وحالا نمونه دیگری از آن را می بینیم. امسال در فستیوال کن2018 نیز چنین است.
شاید چندان تصادفی هم نباشد که امضای تاریخی ترامپ و خروج او از برجام دقیقا تایمی موازی با نمایش فیلم اصغر فرهادی به عنوان افتتاحیه معتبر ترین جشنواره جهانی داشت. کاملا موازی بی کسری از ثانیه.
این روزها ، در دو هفته پیش رو ترامپ و دولتش نیاز دارند تا به اروپا با هر اتفاق کوچکی ثابت کنند که ایران کشور همراهی نیست و یقینا عدم حضور جعفر پناهی در کن می تواند روی اذهان عمومی دنیا تاثیر بگذارد . اتفاقی که پیش از این فقط در مورد کشورهای بلوک شرق در قرن بیستم میلادی افتاده است.
اما برعکس ، حضور جعفر پناهی در هنگام اکران و رقابت فیلم تازه اش "سه رخ" نقطه مقابل این تبلیغ منفی قرار خواهد گرفت.نشان می دهد که ما یک کشور مستبد نیستیم و هیچ قانونی نداریم که تبصره نداشته باشد.ما از جعفر پناهی ، بوریس باسترناک نمی سازیم و سه رخ را در اشل کوچک تر کنار دکتر ژیواگو در تاریخ سیاسی سینما نمی گذاریم.
امسال ایران تریبون مهمی در شهر کوچک جنوب فرانسه دارد با چند نماینده که هر کدام می توانند صدای ایران باشند. مسلم اینکه از اصغرفرهادی باهوش توقع داشتیم تا در نشست خبری فیلم "همه می دانند" دفاع جانانه ای از کشورش داشته باشد. انتظار داشتیم فقط به این نپردازد که تحریم ها روی مردم ایران تاثیر می گذارد ، انتظار داشتیم تا قدرتمندانه تر از شرافت ایرانی اش دفاع کند و از حقانیت کشورش حتی اگر نقدهایی بر سیاست های آن داشته باشد که همه داریم.
همگی دیروز و زمان آتش زدن پرچم آمریکا در خانه مردم خجالت کشیدیم و چشمانمان را بستیم تا این خودزنی را نبینیم اما اصغر فرهادی یک برند بین المللی است که هنوز هم تابع کشورش هست و نقش یک مهاجر تغییر ملیت داده را بازی نمی کند و هنوز منتظریم که پرچمدار دفاع از مملکت خود در این فرصت چند روزه باشد.
شمارش معکوس برای اکران فیلم "سه رخ" شروع شده. هنوز هم امیدواریم که جعفر پناهی را در اکران فیلمش ببینیم.گر چه شنیده شده که "بهناز جعفری" بازیگر این فیلم به نمایندگی از او در فستیوال حاضر خواهد شد اما نباید جمله ی رییس فستیوال کن در نامه اش به روحانی و تقاضای او برای حضور جعفر پناهی را فراموش کنیم که می گوید : " این اتفاق موجب نزدیکی و اعتماد بیشتر کشورهای اروپایی به ایران می شود".
ما این روزها نیاز داریم به جلب اعتماد. ما بی نیاز نیستیم. دنیا یک دهکده جهانی است و ما نمی خواهیم در این دهکده منزوی بمانیم. می خواهیم در این دهکده زندگی کنیم و به ایرانی بودن خودمان ببالیم.
شاید هنوز دیر نشده. میدانیم که این اتفاق از دست دولت خارج است. این را ما می دانیم اما رئیس و مدیر فستیوال کن نمی دانست وگرنه به جای رییس جمهور برای رییس مجلس یا رییس قوه قضاییه نامه اش را ارسال می کرد، اما هنوز هم دیر نشده.
شاید هواپیمایی در فرانسه به زمین بنشیند . جعفر پناهی از روی پله های خروجی هواپیما برای تمام کسانی که آرزو می کردند تا او در این جا حاضر نشود دست تکان دهد.
سی و یک نما – شاهنامه فردوسی همانند آثار شکسپیر بستر مناسبی است برای خلق روایت های تصویری ماندگاربا داستان هایی پرکشش، دراماتیک و پر تعلیق که متاسفانه بهره چندانی از آن نگرفته ایم و گاه دیده می شود کشورهای دیگرمثل اتحاد جماهیر شوروی سابق به درامی پرشور نظیر" داستان سیاوش" بیشتر از ما توجه کرده اند.گفتنی است در این میان سازندگان پویانمایی بیشتر از فیلمسازان قدر این گنجینه بی بدیل را دانسته اند.
سی و یک نما* - عصر امروز ستارگان سینمای دنیا در حالی روی فرش قرمز هفتادمین دوره فستیوال کن قدم گذاشتند که همه توجه ها به "اصغر فرهادی" با فیلم "همه می دانند" بود که با ستارگان بزرگی چون "پنه لوپه کروز "، "خاویر باردم" و"ریکاردو دارین" برای نخستین بار علاوه بر اینکه به عنوان فیلم افتتاحیه اکران می شد بلکه در مسابقه نیز رقابت می کرد
محصولات استودیو گنبدکبود به مدیریت بابک و بهنود نکویی، از اولین جشنواره ملی پویانمایی چهار جایزه دریافت کردند.
مجموعه انیمیشنی «روبی و جوجهها» محصول استودیو گنبدکبود، جوایز دو بخش از اولین جشنواره ملی پویانمایی از آن خود کرد و دو جایزه دیگر در بخش تیزر تبلیغاتی و بهترین اثر کوتاه فرهنگی نیز به تولیدات این استودیو تعلق گرفت.
به گزارش استودیو گنبدکبود، اولین جشنواره ملی پویانمایی جایزه بهترین متحرکسازی را به احسان انصاری انیماتور مجموعه انیمیشنی «روبی و جوجهها» اهدا کرد. جایزه ویژه بهترین اثر سرگرمکننده نیز به بابک و بهنود نکویی، کارگردان و تهیهکننده این سریال انیمیشنی اهدا شد.
همچنین تیزر تبلیغاتی بانک اقتصاد نوین، یکی دیگر از تولیدات استودیو گنبدکبود به عنوان بهترین اثر در بخش تیزرهای تبلیغاتی جشنواره ملی پویانمایی معرفی شد و انیمیشن «روز برفی» یکی دیگر از آثار استودیو گنبدکبود نیز جایزه سوم بهترین اثر کوتاه فرهنگی را از جشنواره ملی پویانمایی کسب کرد.
نخستین جشنواره ملی پویانمایی، که به همت سازمان صدا و سیما در شهر همدان برگزار شد، شب گذشته برگزیدگانش را معرفی کرد. استودیو گنبدکبود با یک سریال (روبی و جوجهها)، دو فیلم کوتاه و دو تیزر تبلیغاتی حضور پررنگی در نخستین جشنواره ملی پویانمایی داشت و «روبی و جوجهها» در این جشنواره در شاخههای متعددی نامزده شده بود که در نهایت دو جایزه را به دست آورد.
گفتنی است استودیو گنبدکبود به مدیریت برادران نکویی دهمین سال فعالیتش را پشت سر میگذارد و تا امروز جوایز بسیاری به دست آورده که از آن جمله میتوان به دو جایزه ملی و بینالمللی اثر تلویزیونی در دهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران برای «روبی و جوجهها» و نامزدی در شش رشته از چهارمین جشنواره جامجم برای همین سریال و دریافت جایزه بهترین کارگردانی این جشنواره اشاره کرد.
سریال انیمیشنی «روبی و جوجهها» در روایتی مدرن از قصههای فوکلور روباه و خروس، داستان کشمکشهای یک روباه مخترع را با خانواده خروس نمایش میدهد که در یک مزرعه در همسایگی هم زندگی میکنند و روباه برای بیرون کردن خروس و خانوادهاش از مزرعه نقشههای زیادی میکشد.
این سریال به بخش رقابتی جشنواره انسی فرانسه نیز راه پیدا کرده و در فهرست بیست سریال انیمیشنی برتر جهان قرار گرفته است.