هما گویا (سی و یک نما)– مسعود فراستی از منتقدینی است که زمانی نگاهش را دنبال می کردم و گاه نگاه خودم را در نقدهایش می دیدم. از او یاد می گرفتم و گاه آنچه را هم که بلد بودم از یاد می بردم و این روزها گر چه باز هم مشتاقانه منتظرم تا از هذیان گوئی هایش کاسته شود و برگردد به دورانی که یک منتقد با سواد اما با نگرشی خاص بود اما، روز به روز نا امیدتر می شدم تا اینکه در آخرین برنامه هفت آب پاکی را روی امید واریم ریختم.باورم نمیشد که او آن قدر تحت فشار حاشیه ها باشد که حرف هایش تبدیل شود به یک کمدی موقعیت در برنامه هفت وقتی می گوید: نفهمیدم چرا تماشاچی ها داشتند به فیلم "خوب، بد، جلف می خندیدند؟!"
ریحانه محمودی (سی و یک نما) - خوب بد جلف یک کمدی تر و تمیز و سلامت است. شوخی هایش دم دستی و مبتذل نیست. تکه و طعنههایش دلچسب است و کنایههایش با اینکه بیشتر محوریت هنر، خاصه سینما را دارد، به آن محدود نمی ماند (حتی اگر کمی محافظه کارانه باشد).اولین تجربه پیمان قاسمخانی در مقام کارگردان قصه دارد قصه می گوید و روایت قصهاش را قربانی شخصیتها و یا صرفاً خنداندن مخاطبش نمیکند. در داستانش گره می اندازد و گره ها را یک به یک و به موقع باز می کند.نقطه قوت اولیهی فیلم قصهی آن است که برخلاف طرحهای معمول آثار طنز روی کاغذ خندهدار به نظر نمیرسد ولی در ساخت و ایجاد فضاها و اتفاقات کمیک دست کارگردان را که البته نویسندهی فیلم هم هست باز میگذارد.
هما گویا (سی و یک نما) - لزومی ندارد که یک فیلم بهترین باشد تا بهترین تاثیر را روی مخاطب بگذارد. فیلم "فلش دنس" (1983) هم یک فیلم استثنائی حتی در کارنامه ی "آدریان لین" نیست اما برای من یکی از محبوب ترین فیلم هائی است که در نوجوانی و زمان اوج رونق فیلم های موزیکال به سبک جدید دیدم و هنوز هم از تماشای آن لذت مضاعفی می برم.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما) – فیلم سینمایی حسابدار (The Accountant) به کارگردانی گاوین اُکانر و با بازی بن افلک قرار است فیلمی درباره اوتیسم و بچه های اوتیسمی و نشانگر هوش و ذکاوت و توانایی خفته آنها باشد که دیده شوند و جایگاه خوبی در اجتماع به دست بیاورند، اما فیلم حسابدار با همه ابرقهرمانی هایش توانسته درباره آنها حرفی بزند؟
هما گویا (سی و یک نما) - "زیر سایه " اولین فیلم بلند "بابک انواری" و به زبان فارسی است که از سوی کشور انگلستان به عنوان فیلم خارجی زبان به اسکار معرفی شد، با این سوال که چرا یک کشور انگلیسی زبان و مطرح در آکادمی اسکار می خواهد در بخش خارجی زبان نماینده داشته باشد! ؟پیرو این اقدام،در این زمینه لابی بسیاری نیز شد تا آنجا که این فیلم را رقیب اصلی "فروشنده " نماینده ایران در اسکار نامیدند اما با انتشار اسمی،زیر سایه حتی در فهرست اولیه که متشکل از 9 فیلم و 9 انتخاب هست هم جائی پیدا نکرد. شاید بزرگترین دلیل این باشد که فیلم با خودش صادق نیست.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما)- وقتی تیم برتون اصیل است که سراغ عروسک های گوتیک وار استخوانی اش برود و آنها را وادار کند که با هم بجنگند. برتون وقتی برتون واقعی است که هیولاها را از اعماق تاریکی و فضای وحشتناک بیرون بکشد و با آنها معجزه ای کند تا داستانی شکل بگیرد که لایه های عمیق اش شور و شعف تماشاگرش را به دنبال داشته باشد. فقط برتون می تواند شهر بازی ای خلق کند که خودش بر چرخ فلکش سوار شود و از بالای آن، به جان هم افتادن همه بچه های عجیبش را به تماشا بنشیند.
سی و یک نما – فیلم سلام بمبئی با تبلیغات گسترده از مرحله ی یک طرح تا اکران همراه با جنجال های بسیار از امروز یازدهم آذر ماه در حالی اکران شد که به نظر می رسد در حین اکران نیز بی جنجال نخواهد بود. فیلمی که متعلق به سینمای بدنه است، می تواند مخاطب عام را بخوبی جذب کند تا از آن لذت ببرد و بعد ظرف چند دقیقه ی آخر، مات و مبهوت پایان بندی آن قرار بگیرد.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما) – وودی آلن در کافه سوسایتی به گذشته مورد علاقه اش برگشته و فاتحانه از این نبرد بیرون آمده است، اما این بار به جای مناظر نفس گیر و نوستالژیک پاریس، رم، لندن، بارسلون به سراغ هالیوودی رفته که همیشه سعی داشت از آنجا دوری کند چرا که آنجا آزارش می داده و هیچوقت از آن خودش نمی دانسته، ولی این بار جرات به خرج داده و تابوی ترس از هالیوود را شکسته است. کافه سوسایتی رمانتیک، تلخ و شیرین و به گونه ای دیوانه وار کمیک از آب در آمده است. همه چیز هالیوود را افشا می کند و برای پیدا کردن واقعیت درونی اش لایه های تزیینی اش را کنار می زند و فیلمی با نشاط و راضی کننده بیرون می آید.
هما گویا (سی و یک نما) – کافی است که در ذهن خود نیم نگاهی داشته باشید به دو فیلم استثنائی "بعد از ظهر سگی" و " شبکه" هر دو به کارگردانی "سیدنی لومت" و یا دو فیلم نسبتا خوب "شهردیوانه" و "جان کیو" تا تائید کنید که فیلم "هیولای پول" ساخته ی "جودی فاستر" چیزی برای گفتن در این گونه فیلم ها ندارد.
ریحانه محمودی (سی و یک نما) - تا به حال به این فکر کرده اید که عضوی از سازمان و تشکیلاتی مانند مجاهدین خلق می بودید؟ به این فکر کرده اید که می توانستید یک چریک یا مبارز تمام عیار باشید و دست به اسلحه ببرید؟ به این که به دلیل قوانین موجود، به ناچار فردی را از درون تشکیلات برای ازدواج انتخاب می کردید؟ به این که همیشه و همیشه تعدادی بسته ی شیشه ای سیانور همراهتان می بود تا در صورت دستگیری احتمالی بین زنده ماندن و لو دادن برنامه ها و اعضای گروه و خودکشی با سیانور، دومی را انتخاب می کردید؟