سمیرا جعفری - علفزار فیلمی است پر از جسارت؛ جسارت کاظم دانشی -کارگردان و نویسنده- در انتخاب سوژه؛ جسارت بهرام رادان به عنوان تهیه کننده برای حمایت از فیلمی پر التهاب و حاشیه با کارگردان فیلم اولی؛ جسارت بازیگری چون پژمان جمشیدی برای حضور در نقش بازپرس که برای او حکم راه رفتن روی لبهی تیغ را داشت. و حتی جسارت مخاطب برای دیدن فیلمی که شاید او را راضی از سینما خارج کند ولی سرخوش؛ هرگز! تماشاگر قرار است با شروعی دلهرهآور فیلم را آغاز کند.
سی و یک نما - بررسیهایی که منتقدان بر روی فیلم جدید «دنیای ژوراسیک: سلطه» انجام داده اند حاکی از آن است که فیلم را نپسندیده اند و آن را یک فاجعه دانسته اند.
سی و یک نما – فیلم «آر.ام.ان» آخرین ساخته کریستین مونجیو با بیگانه هراسی در قرن بیست و یکم اروپا مقابله می کند. فیلم «درخت بادام» ادای احترامی است به پاتریس شرو و مدرسه تئاتری اوست و فیلم «نوامبر» با داستانی ضدتروریسم اتفاقات پس از جریان حمله به شهر پاریس در نوامبر سال 2015 را تشریح می کند.
سی و یک نما - مرد جنازه را روی زمین میکشد، داخل حُفره کف سالن می اندازد و آتش میزند و در کمال خونسری می نشیند و نظاره گر این صحنه است. نمی دانیم جنازه متعلق به کیست! زن است یا مرد، پیر است یا جوان، چرا که لای پتویی پیچیده شده است.
سی و یک نما - «شوالیه تاریکی» یکی از بهترین فیلمهای کمیک است. فیلمهایی سرگرمی کننده ای مانند «مرد عنکبوتی 2»، «سوپرمن 2» و «محافظان کهکشان» نیز می توانند در مقام نایب قهرمان قرار بگیرند. «شوالیه تاریکی» یک عظمت اپرایی دارد که با ترسی خزنده آمیخته شده و با پیچیدگی های توطئه آمیزی در تصویر واقعی از جهان ادغام شده است. فیلم فقط «تاریک» نیست، بلکه به شدت تاریک است. اما «بتمن» بیشتر از اینکه فیلم مستقلی باشد به مانند دنبالهای برای «شوالیه تاریکی» عمل می کند. فیلمی دیدنی با قهرمانی ظریف و شخصیت شروری قابل قبول.
سی و یک نما - حتی پیش از اینکه ریز احمد (که به همراه کارگردان، آنیل کاریا، این فیلم کوتاه را نوشته اند) از پیاده رو بلند شود و آهنگش به نام «تو اهل کجایی؟» (Where You From) را بخواند، که در فیلم بلند «مغول موگلی» نیز شنیده بودیم، فیلم کوتاه آنها با نام «خداحافظی طولانی» شبیه یک موزیک ویدیو است. در پسزمینه فیلم آهنگهای دیگری را نیز با خوانندگی احمد میشنویم، در حالی که خانواده اش برای عروسی خواهرش آماده میشوند، اما فیلم و ترکیب موزیک هایی که در فیلم می آیند بیشتر از اینکه رسانه ای باشند دربردارنده یک حال خوب هستند. حتی اگر دلیل این حال خوب را ندانیم، شاید برای پر کردن وقت مان باشد. شاید درباره راهپیمایی راست افراطی در تلویزیون است که پدر احمد می خواهد آن را تماشا کند. شاید درباره دوست مردی (جیمز) باشد که خواهرش به عروسی خودش دعوت کرده است. هیچ چیز معلوم نیست، ما فقط می دانیم که طوفانی در راه است.
سی و یک نما - شکی نیست که استیون سودربرگ سعی کرده با «کیمی» (Kimi) فیلمی برای زمانه ما بسازد. «کیمی» فیلم محکمی است که مملو از تلخی انزوای دوران کرونا است.
هما گویا - وقتی بازیگران فیلم "شهرک" اعتراف می کنند که خودشان هم تا پایان فیلمبرداری نمی دانستند که شهرک چه می خواهد بگوید، باید بگوییم که باور کنید، خودِ کارگردان هم دقیقا نمی دانست که چه فیلمی ساخته خواهد شد. نه اینکه نداند چه فیلمی می خواهد بسازد اما طرحی که داشت آنقدر پیچیده و بازی بزرگان بود که می خواست در مسیر، مقصد را پیدا کند.
سی و یک نما - مادر (مریم سعادت) خودش را برای یک مهمانی خانوادگی آماده می کند و سنجاق سینه ی زیبایش را به لباس خود می زند تا آراسته تر باشد. نما نزدیک است و صداها نامفهوم. دختر (یکتا ناصر) وارد می شود و سمعک مادر را در گوشش می گذارد. صداها واضح می شود و یوسف حاتمی کیا از همین اول سنگش را با ما وا می کند. قرار است که مخاطب "شب طلایی"، تا انتها همراه مادر باشد، از دریچه چشم و گوش او.